شهید رحیم الهی پور

در مکتب امام خمینی (ره) شاگردی جسور بود و از کودکی زبانزد عام و خاص. با
اینکه سایه پدر و مهر مادری را ندیده بود، اما ضمیری پاک و آغشته به عشق خدا
داشت. در جوانی فرمانده فکری همقطاران و دوستانش بود که یکی پس از دیگری
با شرکت در جهاد الهی شهد شیرین شهادت را نوشیدند.رابطهای آرام و بسیار
دوستداشتنی با خدا داشت. گویا پردهها کنار رفته بود. اول محل دفن خود را به
دوستان نشان داد، سپس نحوه شهادت و چگونگی آن را برای یاران بازگو
کرد.هیچگاه نمیشد او را تنها دید، همیشه به همراه دوست، همبازی، یار
همیشگی و پسر عمهاش «شهید امیرحسن یارمحمدی» بود. این دو، جزو اولین
گروهی بودند که در جهاد انقلابی شرکت کرده و با دستور حضرت امام(ره) به کمک
کشاورزان در روستاها شتافتند.رحیم، فرماندهای شجاع و بیباک بود. لحظاتی قبل
از شهادت تقاضای حنا کرد تا حنابندان عروسی و شهادت خود را یکی کند.
شهادت او در عملیات «الی بیتالمقدس» امیرحسن را به تکاپو انداخت. از رفتار او
میشد فهمید زندگی بدون رحیم برایش بسیار سخت است. اما جهاد بود و انجام
تکلیف و نتیجه، فرع آن! او نیز رفتنی بود. این را در عملیات خیبر ثابت کرد.
بقیه در ادامه مطلب