احکام روزه از سوی رهبر انقلاب اسلامی

سلام علیکم

با توجه به وارد شدن به ماه خدا ، ماه پر برکت رمضان برای شما احکام روزه از سوی رهبر انقلاب اسلامی رو آماده کردم که امیدوارم از آن لذت ببرید .

img/daneshnameh_up/1/1e/ramezan.jpg

ادامه نوشته

نا گفته هایی از ادعاهای جالب امام چهاردهم!

او با ذكر احاديثي سعي در تخريب فقها و مسئولان جمهوري اسلامي داشته و مدعي شده كه به زودي حكومت ايران توسط آمريكا و بوش (به عنوان بخت النصر) ساقط شده و زمينه حاكميت او و مريدانش پيدا مي‌شود. به همين خاطر آنها بايد آماده قيام باشند تا مسئولان جمهوري اسلامي را به قتل برسانند.

ادامه در ادامه مطلب.

ادامه نوشته

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار شرکت کنندگان در اجلاس جهانی ((زنان و بیداری اسلامی))



بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌
 اولاً خوشامد عرض ميكنم به همه‌ى شما خواهران عزيز، دختران عزيزم، بانوان نخبه‌ى سراسر كشورهاى اسلامى؛ اينجا خانه‌ى شماست، متعلق به شماست و اميدواريم خداوند متعال، اين اجلاس را، اين ديدار را، براى امت اسلام مبارك فرمايد.
 اين اجتماع شما به نظر من بسيار حائز اهميت است. اجتماع بانوان نخبه از شرق و غرب دنياى اسلام، اهميتى دارد بيش از اهميت يك اجلاس براى بيدارى اسلامى. اين اهميت از اين جهت است كه فرصت شناسايى يكديگر، پيدا كردن يكديگر براى بانوان نخبه‌ى دنياى اسلام، در اين اجلاس فراهم شده است. و اين بسيار مهم است. صد سال است كه فرهنگ غربى به پشتوانه‌ى پول و زور و سلاح و ديپلماسى، سعى ميكند فرهنگ غربى را و اسلوب زندگى غربى را بر جوامع اسلامى در ميان زنان تحميل كند. صد سال تلاش شده است براى اينكه زن مسلمان را از هويت خود بيگانه كنند. تمام عوامل اثرگذارى و قدرت به كار رفته است: پول، تبليغات، اسلحه، فريبنده‌هاى گوناگون مادى، استفاده‌ى از غرائز طبيعى جنسى انسان؛ همه‌ى اينها را استخدام كرده‌اند براى اينكه زن مسلمان را از هويت اسلامى خود دور كنند. امروز اگر شما بانوى نخبه‌ى اسلامى تلاش كنيد كه اين هويت را به زن مسلمان برگردانيد، بزرگترين خدمت را به امت اسلامى و به بيدارى اسلامى و به عزت و كرامت اسلامى كرديد. اين اجتماع ميتواند گام بلند و مؤثرى در اين راه باشد. به نشستن دور يكديگر و چند روز گفتگو كردن اكتفا نكنيد و اين ديدار را مقدمه‌ى يك حركت بزرگ و ماندگار قرار بدهيد كه بر دنياى اسلام اثر بگذارد و ميتواند اثر بگذارد. بيدارى زنان، احساس شخصيت و هويت در ميان بانوان، آگاهى و بصيرت در ميان جامعه‌ى زن، تأثيرش بر روى بيدارى اسلامى و عزت اسلامى يك تأثير مضاعف است. اين مطلب اول.
 بعضى از خواهران در سخنرانى‌هاى مفيد و پخته و سنجيده‌اى كه بيان كردند، پيشنهادهائى را مطرح كردند. ما با دنبال كردن اين پيشنهادها موافقيم.
 يك مطلب اساسى، در مورد نگاه اسلام به جنس زن است. اين نگاه، درست نقطه‌ى مقابل نگاهى است كه فرهنگ غربى به جنس زن دارد. نگاه فرهنگ غربى به زن يك نگاه اهانت‌آميز است. اسم آن را آزادى ميگذارند، لكن در حقيقت آزادى نيست. غربى‌ها در طول دو سه قرن اخير، بر روى همه‌ى جنايات خود نامهاى زيبا گذاشتند. اگر قتل كردند، اگر غارت كردند، اگر به بردگى كشيدند، اگر ثروتهاى ملتها را مصادره كردند، اگر جنگهاى تحميلى ميان ملتها به وجود آوردند و ديگر جناياتى كه كردند، بر روى همه‌ى اينها نامهاى خوش‌ظاهر و فريبنده گذاشتند؛ نام آزادى‌طلبى، نام حقوق بشر، نام دموكراسى و امثال اينها. نام آزادى بر آنچه كه جهتگيرى فرهنگ غربى نسبت به زنان است، يك نام دروغين است؛ اين، آزادى نيست. اساس فرهنگ غرب اين است كه زن را به عنوان يك كالا، به عنوان يك وسيله‌ى تمتع براى مرد در جامعه عرضه بكند. تشويق و تحريص بر عريان‌گرائى به اين جهت است. در غرب، زن‌آزارى در طول صد سال و دويست سال گذشته افزايش پيدا كرده است، كاهش پيدا نكرده است. آزادى جنسى و بى بند و بارى جنسى در غرب موجب نشده است كه ديگ شهوتِ بشرى كه غريزى و طبيعى است، از جوشش بيفتد. قبلا اين جور تبليغ ميكردند، ميگفتند بگذاريد زن و مرد در جامعه روابط آزاد داشته باشند تا حرص شهوت جنسى كم بشود؛ عملاً معلوم شد كه قضيه بعكس است. هر چه آزادى روابط زن و مرد در جامعه بيشتر بشود، با وضعى كه به وجود آوردند، حرص شهوانى بشر بيشتر ميشود. امروز غربى‌ها خجالت نميكشند و مسئله‌ى همجنس‌بازى را به عنوان يك ارزش مطرح ميكنند. انسانِ با كرامت، عرق شرم بر پيشانى‌اش مينشيند، اما آنها خجالت نميكشند. نگاه غرب به زن، نگاهى است منحط، ناقص، گمراه‌كننده و غلط. نگاه اسلام به زن، نگاهى است عزت‌بخش، كرامت‌بخش، رشدآفرين، استقلال‌دهنده‌ى به هويت و شخصيت زن؛ اين ادعاى ماست. ما اين ادعا را با محكمترين ادله ميتوانيم اثبات كنيم.
 زن در محيط اسلامى رشد علمى ميكند، رشد شخصيتى ميكند، رشد اخلاقى ميكند، رشد سياسى ميكند، در اساسى‌ترين مسائل اجتماعى در صفوف مقدم قرار ميگيرد، در عين حال زن باقى ميماند. زن بودن، براى زن يك نقطه‌ى امتياز است، يك نقطه‌ى افتخار است. اين افتخارى نيست براى زن كه او را از محيط زنانه، از خصوصيات زنانه، از اخلاق زنانه دور كنيم. خانه‌دارى را، فرزنددارى را، شوهردارى را ننگ او به حساب بياوريم. فرهنگ غربى خانواده را متلاشى كرد. امروز يكى از مشكلات بزرگ دنياى غرب، متلاشى شدن خانواده‌هاست، افزايش فرزندان بى هويت است. اينها گريبان غرب را خواهد گرفت. حوادث اجتماعى بمرور پيش مى‌آيد. غرب از همين نقطه سخت‌ترين ضربه‌ها را خواهد خورد و اين تمدن مادى پر زرق و برق از همين نقطه فرو خواهد ريخت.
 اسلام با نظر كرامت به زن نگاه ميكند. همه‌ى خصوصيات انسانى ميان زن و مرد مشترك است. يك انسان قبل از آنى كه اتصاف پيدا كند به زن بودن، يا مرد بودن، متصف است به انسان بودن. در انسانيت، زن و مردى وجود ندارد، همه يكسانند. نگاه اسلام اين است. خصوصيات جسمى‌اى خداى متعال در دو جنس قرار داده است كه هركدام نقشى در ادامه‌ى آفرينش، در رشد و تعالى انسان، در حركت تاريخ بر عهده دارند؛ و نقش زن مهمتر است. مهمترين كار انسان، تداوم بخشيدن به نسل بشرى است؛ يعنى توليد مثل؛ نقش زن در اين كار قابل مقايسه با نقش مرد نيست. خانه از اين جهت مهم است، خانواده از اين جهت مهم است، محدوديتهاى اعمال غرائز جنسى از اين جهت مهم است؛ با اين ديد بايد به مسائل اسلام و به احكام شريعت اسلامى نگاه كرد. غربِ گمراه، اسم اينها را ميگذارد محدوديت. اسم آن اسارت گمراه‌كننده را ميگذارد آزادى! اين جزو فريبهاى غربى است. اين يك نكته درباره‌ى مسئله‌ى زن.
 شما بانوان نخبه، دختران نخبه، جوانان نخبه، يكى از مهمترين مسئوليتهاتان  امروز اين است كه نقش زن را از ديدگاه اسلام ترسيم كنيد، برجسته كنيد، روشن كنيد؛ تربيت انسانى زن بزرگترين خدمت به جوامع انسانى و اسلامى است؛ اين حركت بايد راه بيفتد. البته راه افتاده است، بايد تشديد بشود، بايد فراگير بشود، بايد پيش برود و شما در اين حركت، بدون ترديد پيروز خواهيد شد. يك كار اساسى اين است. اين يك مطلب.
 مطلبى ديگر در مورد نقش زنان در تحولات اجتماعى است؛ در انقلابها، در همين حركت بيدارى عظيم اسلامى. من به شما عرض كنم، اگر زنان در حركت اجتماعى يك ملتى حضور نداشته باشند، آن حركت به جائى نخواهد رسيد، موفق نخواهد شد.(1) اگر زنان در يك حركت حضور پيدا بكنند، يك حضور جدى و آگاهانه و از روى بصيرت، آن حركت به طور مضاعف پيشرفت خواهد كرد. در اين حركت عظيمِ بيدارى اسلامى، نقش زنان، يك نقش بى بديل است و بايد ادامه پيدا كند. زنان هستند كه همسران خود را و فرزندان خود را براى حضور در خطرناكترين ميدانها و جبهه‌ها آماده ميكنند و تشجيع ميكنند. ما در دوران مبارزه با طاغوت در ايران و همچنين بعد از پيروزى انقلاب تا امروز، برجستگى نقش زنان را به طور واضح و ملموس مشاهده كرديم و ديديم. اگر در جنگى كه هشت سال بر ما تحميل شد، زنان ما، بانوان كشور ما در ميدان جنگ، در عرصه‌ى عظيم ملى حضور نميداشتند، ما در اين آزمايش دشوار و پر محنت پيروز نميشديم. زنها، ما را پيروز كردند، مادران شهدا، همسران شهدا، همسران جانبازان، همسران اسرا و آزادگان ما؛ مادران اينها با صبر خود يك فضايى را در يك منطقه‌ى محدودى به وجود آوردند، كه آن فضا جوانها را، مردان را، به حضور مصممانه تشويق ميكرد؛ و اين در سراسر كشور گسترده شد و گسترده بود. نتيجه اين شد كه فضاى كشور ما يكسره فضاى مجاهدت شد، فضاى فداكارى و گذشت شد؛ گذشت از جان. و پيروز شديم. امروز در دنياى اسلام هم همين است؛ در تونس، در مصر، در ليبى، در بحرين، در يمن، در هر نقطه‌ى ديگر. اگر زنها در صفوف مقدم حضور خودشان را تقويت كنند و ادامه بدهند، پيروزى‌ها يكى پس از ديگرى نصيب آنها خواهد شد. در اين هيچ ترديدى نيست.(2)
 يك نكته‌ى ديگر، كلمه‌ى ديگر، در مورد اصل مسئله‌ى بيدارى اسلامى است. اين حادثه‌ى بزرگى كه در دنياى اسلام به وجود آمده است كه از تونس شروع شد و در مصر عظمتى پيدا كرد و بعد به كشورهاى ديگر منتقل شد، اين يك حادثه‌ى عجيبى است، نظير ندارد؛ در تاريخ ما هرچه انسان نگاه ميكند، اين حادثه يك حادثه‌ى عظيمى است، حادثه‌ى معمولى نيست. اين حادثه ميتواند مسير دنيا را عوض كند، ميتواند تسلط ظالمانه‌ى استكبار و صهيونيزم را بر دنياى اسلام، كه سالهاى متمادى است ادامه دارد، قطع كند، ميتواند امت اسلامى را متشكل كند؛ به شرط اينكه تداوم پيدا كند. حركتهاى اسلامى داراى موفقيتهائى هستند و در خطرِ شكستهائى هستند؛ آسيبهائى متوجه اينها ميشود، بايد اين آسيبها را شناخت و از آنها پيشگيرى كرد. امروز خوشبختانه ملتهاى مسلمان در شمال آفريقا خوش درخشيدند، خوب حركت كردند. حركت، حركت عظيمى است و بحمداللَّه تا امروز حركت موفق بوده است؛ لكن توجه كنيد كه غرب و در رأس آنها آمريكا و صهيونيسم با همه‌ى وجود به ميدان آمده‌اند و بيشتر به ميدان خواهند آمد تا بتوانند اين حركت را مهار كنند و بر اين امواج سوار بشوند؛ ملتها بايد بيدار باشند. آنها غافلگير شدند، نميتوانستد و نتوانستند پيش‌بينى كنند. اين غافلگيرى مكر الهى است؛ «و مكروا و مكر اللَّه واللَّه خير الماكرين».(3)
 در قضيه‌ى لبنان هم با غلبه‌ى جوانان مقاوم لبنانى بر ارتش مسلطِ مسلحِ صهيونيستى غافلگير شدند. در انقلاب اسلامى ايران در سى و سه سال قبل از اين هم غافلگير شدند. اين غافلگيرى‌ها ادامه داشته است. در اين حوادث غافلگير شدند و نتوانستند پيش‌بينى كنند و پيشگيرى كنند، لكن در صدد تداركند. يكى از كارهاشان اين است كه انگيزه‌هاى مردم را كم كنند. جوانان دنياى اسلام - چه زنان، چه مردان و نخبگان دنياى اسلام و بخصوص كشورهائى كه انقلاب كردند - بايد بدانند كه اگر در صحنه بايستند و مقاومت كنند، پيروزى آنها بر همه‌ى ساز و برگ استكبار قطعى است.(4) همه‌ى ابزارهاى اقتدار قدرتهاى استكبارى در مقابل حضور مردم، در مقابل ايمان ملتها كند است، ناكارآمد است. پول دارند، سلاح دارند، بمب اتم دارند، ارتشهاى مجهز دارند، وسائل ديپلماسى دارند، اما همه‌ى اينها در مقابل ايمان ملتها ناكارآمد است. مراقب باشيد كه اين ايمان از دست نرود؛ با ايجاد اختلاف، با سرگرم كردن و مشغول كردن، جوانها را يك جور، پيرها را يك جور، مذهبى‌ها را يك جور، غير مذهبى‌ها را يك جور. اجتماع مردم بر اساس شعارهاى دينى و اسلامى، تنها چيزى است كه ميتواند اين ملتها را پيش ببرد. و ما تجربه‌ى ممتد و طولانى‌اى در اين زمينه داريم.
 خواهران عزيز من! فرزندان عزيز من! ما سى و سه سال است مواجه‌ايم با دشمنى‌هاى استكبار. امروز جنجالهاى جهانى و سر و صداى تبليغات جهانى متوجه شده است به اينكه ما ايران را تحريم كرديم. آنها نميفهمند و درك نميكنند كه سى سال است ما را در مقابل تحريم واكسينه كردند. ما سى سال است تحريميم. ما واكسينه شديم در مقابل تحريم. تحريم به ما ضربه نميزند. ملت ايران ايستاد. ملت ايران با جان خود، با مال خود، با عزيزترين عزيزان خود در مقابل توطئه‌هاى دشمن ايستاد. امروز ما نسبت به سى سال قبل صد برابر قويتر و جلوتر هستيم.(5) امروز ما در ميدان علم، در ميدان سياست، در ميدان اقتصاد، در مديريت كشور، در بصيرت عميق مردمى، بمراتب جلوتر هستيم از روزهاى اول انقلاب و اين در چالش با دشمنى دشمنان، براى ملت ايران حاصل شده است.
 امروز زن مسلمان در كشور ايران، يك موجود سرافراز و عزتمند است. هزاران وسيله‌ى تبليغى، بمباران خبرى ميكنند براى اينكه اين واقعيت را واژگون جلوه بدهند؛ اما حقيقت اين است. امروز مؤمن‌ترين و انقلابى‌ترين زنان ما، زنان تحصيلكرده‌ى ما هستند. امروز زنان ما، زنان تحصيلكرده‌ى ما، زنان جوان ما در پيچيده‌ترين آزمايشگاهها و مراكز علمىِ تجربى و انسانى حضور دارند و فعالند.(6) فعالترين زنان ما در زمينه‌ى سياسى، در زمينه‌ى علمى، در زمينه‌ى مديريتهاى اجتماعى، زنان مؤمن و انقلابى ما هستند؛ داراى تحصيلات خوب، داراى انديشه‌ى عميق.
 پيشرفتهاى ملت ايران به خاطر ايستادگى است. اگر يك ملتى ايستادگى كند براى خدا و در راه خدا، خدا به او كمك خواهد كرد؛ اين وعده‌ى الهى است و وعده‌ى الهى تخلف‌ناپذير است.(7)
 دستگاههاى استكبار و سياستهاى استكبارى همه‌ى تلاش خودشان را به كار بردند كه جمهورى اسلامى را منصرف كنند از حمايت فلسطين. ما ايستاديم پاى مسئله‌ى فلسطين. سعى كردند مسئله‌ى مذهبى و طائفى را بزرگ كنند؛ جمهورى اسلامى در كنار برادران مسلمان خود از هر مذهب، از شيعه و سنى و فِرَق مختلف اسلامى ايستاد. هر جا حركت اسلامى است، هر جا دفاع از هويت اسلامى است، هر جا دفاع از مظلوم است، جمهورى اسلامى آنجا حاضر است و حاضر خواهد بود و آمريكا و صهيونيسم و شبكه‌ى فاسد سياسى مستكبرين نتوانستند بر جمهورى اسلامى فائق بيايند و نخواهند توانست.(8) ما به توفيق الهى، در كنار ملت فلسطين ايستاديم، در كنار ملتهاى انقلاب‌كرده‌ى مسلمان ايستاديم، در كنار مردم مظلوم بحرين ايستاديم، در كنار همه‌ى كسانى كه در مواجهه‌ى با آمريكا و صهيونيسم قرار دارند، ما ايستاديم و از آنها دفاع ميكنيم و در اين مورد از هيچ كس و هيچ قدرتى ملاحظه نميكنيم.(9)
 آنچه كه خداى متعال نصيب ما و نصيب ملتهاى مسلمان كرده است، لطف الهى است، رحمت الهى است و بايد كارى كنيم كه شايسته‌ى رحمت الهى باقى بمانيم و از خداى متعال بخواهيم كه موجبات رحمت خود و تفضلات خود را به ما عنايت كند و ان‌شاءاللَّه همين هم خواهد بود.
 اين حركت بانوان مسلمان، اين آشنائى با يكديگر از سرتاسر دنياى اسلام را مغتنم بشمريد و اين را يك پايه‌اى قرار بدهيد براى يك حركت عظيم در ميان امت اسلامى كه ان‌شاءاللَّه به پيروزى‌هاى بزرگترى منتهى خواهد شد.
    والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته‌
 
1) تكبير
2) تكبير
3) آل‌عمران: 54
4) تكبير
5) تكبير
6) تكبير
7) تكبير
8) تكبير
9) تكبير

ولی امر مسلمین جهان یعنی چه؟

ولايت بر اموال و اعراض و نفوس مردم از شؤون ربوبيت الهى است و تنها با نصب و اذن خداى متعال، مشروعيت مى‏يابد و چنان كه معتقديم اين قدرت قانونى به پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) يكى بعد از ديگرى داده شده است. در زمان غيبت بر اساس ادله عقلى متعدد و روايات زيادى كه از امامان معصوم(ع) وارد شده فقيه جامع‏الشرايط عهده‏دار منصب ولايت و رهبرى جامعه اسلامى مى‏باشد و از طرف امام زمان(عج) به صورت عام منصوب مى‏باشند. بنابراين نصب ولى امر مسلمين جهان، يكى از القاب واقعى براى مجتهد جامع‏الشرايطى است كه در زمان غيبت امام معصوم(ع) براى رهبرى و اداره امور سياسى، اقتصادى، اجتماعى و... جامعه، از سوى امامان معصوم(ع) منصور گرديده است و بر اين مطلب دلايل عقلى و نقلى متعددى دلالت دارد. مانند: توقيع شريف امام زمان(عج) كه مى‏فرمايند: و اما الحوادث الواقعة فارجعوا الى رواة احاديثنا فانهم حجتى عليكم و انا حجة الله عليهم‏ و ادله بسيار متعدد ديگر. پس چنين نيست كه لقب ولايت و جانشينى از امامان معصوم(ع) را خود ولى‏فقيه براى خود برگزيده باشد. بلكه از طرف امامان معصوم داراى چنين مسؤوليتى مى‏باشد. اما اين كه چگونه ولى‏فقيه شيعه اثنى‏عشرى بر ديگر مسلمانان حتى غيرشيعه اثنى‏عشرى ولايت دارد، به دليل ادله متعدد عقلى و نقلى كه ولى‏فقيه را جانشين پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) مى‏داند و همانگونه كه اين بزرگواران بر همه مردم ولو كسانى كه ولايت ايشان را قبول نداشتند حق ولايت داشتند ولى‏فقيه جامع‏الشرايط هم داراى تمام اين شؤون مى‏باشد، (ر.ك: مرجعيت، سيد هدايت اللَّه طالقانى، ص 49). همان‏گونه كه اقليم جغرافيايى، فتواى مجتهد و مرجع تقليد را شرعاً محدود نمى‏كند. قلمرو ولايت‏فقيه را نيز شرعاً محدود نمى‏سازد. يك ولى‏فقيه شرعاً مى‏تواند همه جوامع اسلامى روى زمين را اداره كند. ولايت‏فقيه نظير جانشين پيغمبر اسلام است كه ذاتاً محدوديتى ندارد مگر مانع طبيعى يا سياسى در بين باشد، كه در اين صورت هر فقيهى كه داراى شرايط رهبرى ولايت بود در منطقه خود كشور را اداره مى‏كند. اما اگر مانع سياسى نباشد، مليت ملاك نمى‏باشد، بلكه هر فقيهى كه در ساير شرايط رهبرى اعلم باشد او ولايت دارد و ساير فقهاء فقط به وسيله نصب از طرف ولى‏فقيه اعلم و آن هم در صورتى كه شرايط موجود بين‏المللى اجازه دهد و موانع سياسى در كار نباشد مى‏توانند رهبرى منطقه خويش را داشته باشند. نكته لازم در اين زمينه مسأله تابعيت از نظر اسلام مى‏باشد: از ديدگاه اسلام مرزهاى جغرافيايى جداكننده ملت‏ها و كشورها نيست. آنچه كه اهميت دارد مرز عقيدتى است و كره زمين به دو قسمت دارالاسلام و دارالكفر تقسيم مى‏شود به عقيده شيعيان سراسر دارالاسلام بايد تحت قيادت و امامت امام معصوم واحدى اداره شود و حاكمان هر منطقه از طرف او نصب و به كار گمارده شوند و طبعاً همه آنان مجريان قانون اسلام و فرمان‏هاى امام معصوم خواهند بود هر چند ممكن است در حوزه حكومت خويش اختياراتى از طرف امام معصوم به ايشان تفويض شود و مقررات ويژه‏اى را در چارچوب قوانين اسلامى و با رعايت مصالح مسلمين و به اقتضاى شرايط خاص زمانى و مكانى به اجرا گذارند. بدين‏ترتيب نوعى خودگردانى در مناطق مختلف دارالاسلام قابل قبول است. البته همه اين مطالب در صورتى است كه امام معصوم، مبسوط اليه و داراى قدرت ظاهرى بر تصدى امور باشد؛ يعنى، حكومت مشروع او از طرف مردم نيز مقبول افتاده باشد. در زمان غيبت هم بر طبق نظريه نصب ولى‏فقيه جامع‏الشرايط حق ولايت بر مردم را دارد و فرمان او براى هر مسلمانى نافذ و لازم‏الاجرا خواهد بود. پس اطاعت او بر مسلمانان مقيم در كشورهاى غيراسلامى هم واجب است، حتى با وجود اين كه اين مسلمانان در كشور اسلامى كه توسط فقيه جامع‏الشرايط اداره مى‏شود نماينده در مجلس خبرگان نداشته باشند، زيرا براساس نظريه نصب كه مورد قبول اكثر فقهاى شيعه مى‏باشد، كار خبرگان فقط كشف و تشخيص ولى‏فقيه جامع‏الشرايط براى رهبرى مى‏باشند. توضيح آن كه در مسأله رهبرى دو حالت وجوددارد: حالت اول آن كه در مسأله رهبرى هيچ رقيبى براى رهبرى يافت نشود و فقيه جامع‏الشرايط براى همه شناخته شده و داراى مقبوليت عمومى باشد، در اين مورد ديگر نياز به شهادت بيّنه‏ها و يا كارشناس اهل خبره نيست. حالت دوم اين است كه چنين مشهوريت و مقبوليت عمومى وجود ندارد و انتخاب و تشخيص ولى‏فقيه جامع‏الشرايط براى مردم آسان نمى‏باشد، در اين صورت اين امر توسط نمايندگان مجلس خبرگان انجام مى‏شودو رأى و نظر اكثريت خبرگان حجت مى‏باشد، حتى براى كسانى كه ايرانى بوده‏اند ولى در انتخابات خبرگان شركت نكرده‏اند و يا اين كه شركت كرده‏اند و نماينده ايشان جز اقليت بوده است، زيرا رأى مردم به نمايندگان خبرگان (با واسطه) يا رأى مردم به ولى‏فقيه بى‏واسطه، در مشروعيت ولى‏فقيه هيچ تأثيرى ندارد، زيرا مشروعيت ولى‏فقيه الهى و مبنى بر نصب امام زمان(عج) مى‏باشد كه به واسطه ادله عقلى و نقلى متعددى اين امر ثابت شده است و مورد قبول اكثريت فقهاء شيعه مى‏باشد، بله تأثير رأى مردم در كارآمدى نظام سياسى و در جهت تحقق حكومت ولى‏فقيه مى‏باشد، زيرا تا ولى‏فقيه مقبوليت مردمى نداشته باشد توانايى رهبرى واداره جامعه اسلامى را ندارد، بنابراين همين كه در جامعه اسلامى اكثريت مردم رهبرى و ولايت ولى‏فقيه را پذيرفتند و حكومت اسلامى تشكيل شد، بر ساير مسلمانان واجب است كه اطاعت كنند. اما از جهت قوانين بين‏المللى و در نظر گرفتن واقعيات موجود: همچنان كه مشخص شد، از جهت شرعى هيچ مانعى وجود ندارد نه براى فقيه جامع‏الشرايط كه والى همگان شود ونه براى امت اسلامى نقاط متعدد جهان كه ولايت آن فقيه را بپذيرند، اما از جهت قوانين بين‏المللى مادامى كه تعهد رسمى و ميثاق قانونى، جلوى چنين نفوذ ولايى را نگيرد، هيچ محذورى براى ولايت‏فقيه و نيز هيچ محظورى براى تولّى مسلمين نقاط ديگر جهان وجود نداشته باشد، برابر همان حكم شرعى مانند تقليد از مراجع عملى مى‏شود. اما اگر تعهد قانونى و بين‏المللى، جلوى چنين نفوذ ولايى را بگيرد و مخالفان چنين نفوذى، عملاً از سرايت آن جلوگيرى نمايند، ولى‏فقيه و مردم هر دو معذورند. ولى از آنجا كه چنين شرطى، شرط وجود واجب است نه شرط وجوب آن، احكام ولايى فقيه و حتى با مخالفت بيگانگان نيز براى ساير مسلمانان نافذ مى‏باشد مانند نفوذ حكم ولايى حضرت آيت‏اللَّه‏سيد شيرازى در جريان تحريم تنباكو و نيز نفوذ حكم ولايى يا قضايى امام خمينى درباره سلمان‏رشدى. و بالاخره در نهايت مى‏توان با توجه به واقعيت‏هاى موجود، محدوديت‏ها و قوانين بين‏المللى اين نتيجه را گرفت كه: اكنون كه تمام جهان با حكومت دينى اداره نمى‏شود و امكان تشكيل حكومت جهانى اسلامى نيست، بايد در همين منطقه (ايران) حكومت دينى را برقرار كنيم و الا در مواردى كه شرايط بين‏المللى اجازه بدهند و ضرورت‏ها اقتضا كند، امام خمينى و مقام معظم رهبرى فرامين و دستورات عامى را براى تمامى مسلمانان جهان صادر مى‏نمايند و از طرف مقابل بسيارى از شيعيان و ديگر مسلمانان جهان اعلام بيعت و وفادارى نسبت به ولى‏امر مسلمين كه در ايران است كرده‏اند و در حد توان از فرامين كلى و جهت‏گيرى‏هاى سياست بين‏المللى اسلامى كه توسط ايشان تعيين مى‏شود پيروى مى‏كنند. براى آگاهى بيشتر ر.ك: آيت‏اللَّه‏جوادى آملى، ولايت‏فقيه ص 400 و 478 - فصلنامه حكومت اسلامى، سال اول، شماره اول، آيت‏اللَّه‏مصباح يزدى، اختيارات ولى‏فقيه در خارج از مرزها، ص 81. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري، كد: 2/100112501)

چرا باید حجاب داشته باشیم؟

دین مقدس اسلام که کاملترین و جامع‌ترین دین در میان ادیان دیگر می‌باشد بیشترین توجه را برای رسیدن انسان به عزت و رشد و تکامل مبذول داشته است، تک تک احکام نورانی اسلام برای سعادت بشر برنامه‌ ریزی شده است و اگر شخصی ملتزم و پایبند به دستورات آن باشد رستگاری او را تضمین می‌کند، در این میان به زن که دارای وجودی ممتاز می‌باشد توجهی خاص نموده و برای حفظ کرامت او احکام لازم او را ارائه داده است که یکی از آنها مسئله پر اهمیت حجاب می‌باشد، زن در صدف حجاب می‌تواند گوهر عفت خود را حفظ کند و امروز جهان به خاطر آزادی مطلق و بی ‌بندو باری حاکم از زن به عنوان کالای تجاری کم مصرف بهر‌ه‌وری می‌کند و به گونه‌ای اجازه فکر کردن را از آنان گرفته است. و ایرادی که بر مسئله حجاب می‌گیرند این است که زنان نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهد اما حجاب سبب انزوای آنان می‌گردد و آنها را نظر فکری و فرهنگی عقب می‌داند، در جواب باید گفت: حجاب اسلامی زن را منزوی نمی‌کند زیرا زنان با داشتن حجاب اسلامی می‌توانند به فعالیتهای علمی و فرهنگی خود را ادامه دهند. اما اینکه حجاب و امام حدود حجاب در اسلام در آیه 31 سوره نور: «و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» بیان شده است یعنی زنان حق ندارند زینتهایی که معمولا پنهانی است آشکار سازند هر چند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب آشکار کردن لباسهای زنتی مخصوص را که در زیر لباس عادی یا چادر می‌پوشند مجاز نیست، چرا که در قرآن از ظاهر ساختن چنین زینتهایی نهی کرده است و در ادامه همان آیه می‌فرماید: «ولضربن بخمرهن علی جیویهن» یعنی ورسری‌های خود را بر سینه افکند(تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)آنچه که از نظر اسلام موضوعیت دارد عبارت از حجاب است خواه با چادر باشد یا چیزی که در حکم چادر است اما از این نکته نباید غفلت کرد که چادر حجاب کامل و برتری است که شیوه زنان اهل بیت(ع) نیز بوده است، ناگفته نماند که از نظر فقهای شیعه لباسی که حجم بدن را نمایان کند مانند لباسهای کیپ و تنگ که به بدن می‌چسبد حجاب محسوب نمی‌شوند.حجاب یک واجب شرعی است مانند نماز، روزه و زن مسلمان باید حجاب خود را رعایت کند و کسی که حکم ضروری اسلام مانند حجاب را انکار کند کافر است. بنابراین حجاب فقط یک حکم تشریفاتی نیست که هر گاه باب میل بود رعایت شود و هر گاه باب طبع نبود ترک شود، آیا می‌توان نماز را ترک کرد، آیا می‌توان روزه و سایر واجبات را ترک کرد حجاب نیز یک از ضروریات اسلام است و در هیچ حالی نمی‌توان آن را ترک کرد. نمی‌توان یومن ببعض و یکفر ببعض شد، زیرا انکار احکام جزئی از احکام اسلام و بی اعتنایی عمدی به بعضی از احکام در حقیقت بی ‌اعتنایی به تمام احکام شرعی است و این هیچگونه منافاتی با اختیار و اراده ندارد، کسی که با .اراده خود به اسلام و مقدسات آن اعتقاد دارد باید به تمام احکام نورانی آن پاینده باشد. اولاً: از نظر اسلام چهارچموب واجب واجب پوشش و حجاب زنان، که بیش‌تر مورد چالش‌ و سوال است پوشاندن تمام بدن در مقابل نامحرم است، به استثنای صورت و مچ و دست‌ها به پایین، که طبق نظر مشهور فقها پوشاندن آنها واجب نیست، البته بعضی از فقهای فعلی به طور احتیاط وجوبی ، پواندن صورت و دستها را نیز لازم می‌دانند. ثانیاً: آیات مربوط به موضوع حجاب و در دو سوره از قرآن آمده است یکی سوره نور و یکی سوره احزاب، مفاد آیه اول و دوم این است که مومنین نباید سرزده و بدون اجازه به خانه کسی داخل شوند، در آیه سوم مکان‌های عمومی و جاهایی که برای سکونت نیست از این دستور استثنا می‌گردد. سپس دو آیه دیگر مربوط به وظایف زن و مرد است د معاشرت با یکدیگر شامل چند قسمت است: 1.هر مسلمان، چه مرد و چه زن، باید از چشم‌چرانی و نظر بازی اجتناب کند. 2.مسلمان، خواه مرد یا زن، باید پاکدامن باشد و عورت خود از دیگران بپوشاند. 3.زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران آشکار نسازند و در صدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند. 4.دو استثنا برای لزوم پوشش زن ذکر شده که یکی با جمله« ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» بیان شده است و نسبت به عموم مردان است و دیگری با جمله« ولیضربن یخمرهن علی جیوبهن» یعنی می‌باید روسری خود را بر سینه و گریبان خویش قرار دهند، البته روسری خصوصیتی ندارد، مقصود پوشیدن سر و گردن و گریبان است، این آیه حدود پوشش را مشخص کرده است. به هر حال آیه 30 سوره نور در کمال صراحت حدود پوشش(حجاب) لازم را بیان می‌کند، حاصل این که حجاب گویای انتخاب یک عقیده است و آدمی عقیده و مرام را با دو خصیصه شناخت و انتخاب بر می‌گزیند. در انتها خوب است چند سطر از نامه چارلی چاپلین هنر مند بزرگ سینما را به دخترش ملاحضه نمایید که نوشته است: دخترم، از تو دورم ولی یک لحظه تصویر تو از دیدگانم دور نمی‌شود، روزی که چهره زیبای یک اشراف‌زاده بی‌بند و بار تو را فریب دهد آن روز است که بند باز ناشی خواهی شد،.... دل به زر و زیور مبند، بزرگ‌ترین الماس جهان الماسی است که خوشبختانه بر گردن همه می‌درخشد اما اگر روزی دل به مرد آفتاب گونه بستی با او یکدل باش و با راستی او را دوست بدار، دخترم هیچ‌کس و هیچ ‌چیز را در این جهان نمی‌‌توان یافت که شایسته آن باشد که دختری ناخن پای خود را به خاطر آن عریان کند.....برهنگی بیماری عصر ماست، به گمان من، تن تو باید برای کسی باشد که روحش را برای تو عریان کرده است. دخترم، با این پیام نامه‌ام را به پایان می‌رسانم: انسان باش زیرا گرسنه بودن و در فقر مردن هزار بار قابل تحمل‌تر از پست و بی‌عاطفه بودن است،(به نقل از کتاب آخرین تصویر چارلی: ص79)

زبارت اهل بیت :عامل برکت برای به دست آوردن سعادت ،شفاعت ،غفران و هم جواری رسول الله (ص)در یهشت

 اهل بیت عصمت طهارت (ع) ،باب هدایت الهی و خلیفه الله در روی زمین اند ؛اطاعت و تبعیت از آنان ، نشانه و سبب دوستی خداست .خداوند تبارک در قران کریم به پیامبر گرامی(ص) می فرماید : بگو اگر خدا را دوست می دارید ، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزده مهربان است .

(اعراف) آیه 96

زیارت اهل بیت (ع) ،انس و محبت آنان در دل می افزاید و انسان را به طاعت و تبعیت از آنان وا می دارد.

در روایتی به برکت زیارت اهل بیت (ع) چنین اشاره شده است ؛ راوی می گوید: به محضر حضرت فاطمه سلام علیه عالم مشرف شدم ؛ پس حضرت در سلام کردن بر من پیشی گرفت و به من فرمود : چه چیز تو را به اینجا آورد ؟ گفتم : برکت جستن ؛ حضرت فرمود : پدرم - که مقامشان او را روشن است - به من فرمود , هر کس به او و من سه روز سلام کند ، بهشت را بر او واجب کند . به ایشان گفتم : در حیات و زندگی او و شما ؟ حضرت فرمود : آری ، و همچنین بعد از مرگ ما . 

(بحارالانوار)ج97،ص194

نیایش

هر چیزی زکاتی دارد ،زکات بدن انسان هم روزه گرفتن است که هم برای سلامتی خوبه وهم برای افراد چاق مفید است که یکی از آن ها خودم هستم که نمیدونم چیکار کنم و غم گرفته منو...

ومن الله توفیق...


تبریک

سلام علیکم

فرا رسیدن ماه مهمانی خدا ، ماه رمضان را به همه شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنم.

تبریک

سلام علیکم:

ولادت امام حسین(ع) رو به همه مسلمین جهان تبریک می گوییم و به حق همین امام معصوم ما ، خدا انشاءالله گره از کار همه ی ما باز کنه.

و من الله توفیق ...

مسابقه1

این حدیث از کیست؟

<هر که خوش دارد مرگش به تاخیر افتد و روزی اش افزون شود با خویشانش پیوند برقرار کند.>

1.رسول الله(ص)

2. امام علی(ع)

3.امام حسین(ع)

4.امام صادق(ع)

لطفا گزینه صحیح را در بخش(نظر بدهید)  به همراه نام و ایمیل ثبت کنید.

ومن الله توفیق...