زندگی نامه ی شهید غیور اصلی
شهید غیور اصلی از یکسال قبل از شروع تهاجم عراق، آمادگی رزمی نیروهای عراقی را رصد نموده و معتقد به آغاز قریب الوقوع جنگ داشت و در همین راستا نسبت به تربیت نیروهای کارآمد با تمام توان مبادرت ورزید. در این مدت بیش از دویست نفر نیروی رزمی که بعدها اکثرا جزء سرداران پرافتخار دفاع مقدس شدند را تربیت نمود.
به هنگام شروع جنگ تحمیلی، دوره یازدهم سپاه در حال آموزش بود و وی با استفاده از تجربیات خود آنان را آماده ورود مستقیم به دفاع مقدس نمود و با استفاده از آنان اولین و موثرترین عملیات شبانه را طراحی و هدایت نمود.
در روز هشتم مهرماه که عراق با دور زدن سوسنگرد و حمیدیه به 23 کیلومتری اهواز رسیده و خود را برای ورود به شهر اهواز در صبح نهم مهرماه آماده می کرد، استاندار وقت طی اطلاعیه ای عمومی، خواستار آمادگی دفاع شهری شد.
در همان شب شهید غیور اصلی با اتکاء به همان نیروهای محدود و چند تن
دیگر که عدد آنان از 40 نفر تجاوز نمی کرد، در یک رزم شبانه، نیروهای عراقی
را به کمک نیروهای هوانیروز که صبح روز بعد به کمک وی شتافتند، تا پشت شهر
بستان به عقب راند. در این عملیات تنها یک نفر از نیروهای وی (شهید محمود
مراد اسکندری) به فیض عظیم شهادت نایل شد.
این تدبیر شهید عزیز ما،
علاوه بر مأیوس کردن عراق از اشغال اهواز و شکست طرح صدام برای سقوط
خوزستان، روش دفاعی نوینی را برای مقابله با ارتش صدام را برای تمام دوران
دفاع مقدس به نیروهای سپاه و ارتش آموزش داد به گونه ای که این روش در تمام
دوران دفاع مقدس روش غالب و تاکتیک اصلی ارتش و سپاه اسلام بود.
در
غروب روز عملیات، هنگامی که شهید به همراه سه نفر از همرزمان خود برای
شناسایی مواضع جدید دشمن و طرح ریزی تهاجم بعدی در منطقه عملیاتی سوسنگرد
در حال تردد بود، مجروح گردید و پس از انتقال به اهواز، در بیمارستان به
فیض شهادت نائل گردید.
وی درسال 1352 ازدواج کرد و از او دو فرزند
به یادگار مانده است. وصیت نامه ای از او به دست نیامده، ولی خاطرات، آموزش
ها، روح بزرگ و شجاع او سینه به سینه نقل محافل یاران، خانواده و دوستان
وی است.
روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد